خیلی روزا گذشت...خاطره های تو کم نشد!

ساخت وبلاگ
این روزا یه قاب عکس خالیم...
حوصله آدمارو ندارم...
دونه دونه همه رو گذاشتم کنار و دور خودم یه دیوار بلند کشیدم...با سیمای خاردار...
فک کردم این همه آدم دورو برمن اما به چه درد میخورن.؟کدومشون به فکر منن؟خیلیاشون حتی دنبال اینن که من حالشونو خوب کنم غافل ازینکه یکی باید حال خودمو خوب کنه...
رسیدیم به اوایل پاییز و من برای تو دارم مدام دلتنگ تر میشم...خیلی وقته که ندیدمت...
دورا دور گاهی از بقیه حالتو میپرسم...و بیشتر دلتنگ میشم...یادم میفته اگه میموندی 1 دی میشد سالگردمون...
اما حالا تو خیلی وقته که نیستی و من خیلی وقته که خالیم...
نه کسی چشممو میگیره نه دلم برای کسی میره...
احساس تنهایی مثه یه مار دورم پیچیده اما دلم نمیخواد با کسی باشم یا با کسی حرف بزنم ...
به نظرم هیشکی دیگه انقد به درد بخور نیست که بخوام تو زندگیم راهش بدم...
همه یه ایرادی دارن...
میشینم و فکر میکنم که تو چی داشتی مگه؟تو هم پر از ایراد بودی...ایرادات به جهنم... ذختر بازیا و کصافط کاریات بود که هر دقیقه یه گند جدید از توش در میومد...
ولی به قول نگار هر موجود مزخرفی که بودی خوب بلد بودی خلا های منو پر کنی...یه جوری که وقتی رفتی من از درون خالی ترین شدم...انقد خالی که هر لحظه با یه ضربه میتونم نابود شم...
با این حال دلم تنگه ...نه واسه خودت...واسه تصویر قشنگی که داشتم ازت و کسی که همیشه دلم میخواست باشه...
یه روزای انقد حس تنهایی میکنم و انقد حرف دارم و کسی نیست باهاش بزنم که میشینم مسیجای قدیمی مونو میخونم...صبح بخیر شب بخیراتو...در دلامو...دلداری دادناتو...
و فکر میکنم به اون روزای سرد قشنگ و حال و هوای بی نظیری که داشت...
به آخرین خاطرات خوبم و روزای خوبم که 8 ماه داره ازشون میگذره...
و به تو که حتی بعیده منو یادت بیاد...
فکر نمیکردم یه شوخی ساده و مسخره تو شرکت کار منو بکشونه به اینجا...
به این آدمی که هستم...
به این همه تلخی و تنهایی ...
و به این دلم که دیگه هیچکسی رو نمیخواد...با خاطرات خوب قبلیم دارم زندگیم میکنم...بغضمو قورت میدم و سعی میکنم سرگرم شم...
مدام به خودم میگم قوی باش و از پسش بر بیا ...
و مدام به خودم وعده میدم که به زودی خوب میشی....!
به دیگران راحت دروغ میگم ولی چرا با خودم و قلبم رو راست نباشم؟هنوزم دلم برات تنگ میشه و هنوزم دوستت دارم ته دلم...
هر چند که میدونم دیگه حتی بودنت هم حال منو خوب نمیکنه...
هر چند که خیلی دوست دارم بدونم واقعا دیگه چی حالمو خوب میکنه...
اما دلم تنگته...خیلی زیاد!

ادامه نوشت:
تو با کی میجنگی من که دست خالیم...!

خسته تر از خسته!...
ما را در سایت خسته تر از خسته! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoftedarbaad بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:32